Dream Big

Work Hard

۳ مطلب در خرداد ۱۳۹۶ ثبت شده است

جلسه ی آخر - مسلمان نشنود، کافر نبیند..

آن روز صبح به موقع رسیدم. طبق معمولی سر جایم نشستم که ناگهان استاد تشریف آوردند و گفتند می خواهند امتحان تایپ بگیرند. پرسیدنددوست داریم بمانیم یا تنها امتحان دهیم؟ که تصمیم بر رفتن شد. همگی پشت در کلاس منتظر بودیم تا استاد دو نفر دو نفر صدایمان بزنند برای امتحان. از آنجایی که این فامیلی با لام شروع شونده همیشه کار دستم داده و مرا به آخر لیست های فارسی زبان فرستاده، می دانستم حالا حالا ها نوبتم نمیشود. با اینکه تا حد زیادی با تایپ ده انگشتی آشنا بودم و اولین بار نبود که امتحانش را می دادم و ترم پیش هم با استاد دهکردی عزیز، کاربرد رایانه گذرانده بودم، اما استرس داشتم . پس با دوستم به کلاسی رفتیم و ضمن حرف زدن تایپ تمرین کردیم! اینها همه اما فایده ای نداشت. بالاخره که نوبتم شد استاد فرمودند لازم نیست امتحان بدهی اما ثانیه ای بعد نظرشان عوض شد و گفتند بیا یک امتحان فرمالیته ازت بگیرم. ما رفتیم و اخرین نفر امتحان دادیم اما چشمتان روز بد نبیند.. این شرایط را مسلمان نشنود، کافر نبیند! همینکه کنار استاد نشستم و دستانم را روی کیبورد به حالت آماده باش قرار دادم، استرسم بالاگرفت. دستانم خیلی می لرزیدند و البته به معنای واقعی کلمه امتحانم را خراب کردم . هم از استرس و خراب شدن امتحان و نمره ام ناراحت شده بودم و بیشتر از آن از اینکه حس کردم استاد را ناامید کرده ام متاسف بودم. : ( امیدوارم بر من ببخشایند چرا که بلد بودم اما.. .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
lakizadeh

جلسه ی نهم

فکر کنم غایب بودم. کلا یادم هست دو جلسه را غایب بوده ام. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
lakizadeh

جلسه ی هشتم

استاد درباره ی zotero که نرم افزاری برای تسهیل رفرنس نویسی است و evernote که اچلیکیشنی برای نکهداری منظم یادداشت هاست صحبت کردند . شایان ذکر است که اورنوت رابط کاربری خوبی دارد و هم روی لپتاپ و هم گوشی نصب می شود و روی هرکدام یادداشت کنید به محض اتصال به اینترنت با دستگاه دیگر شما سینس می کند . 

قرار شد برای جلسه ی بعد ویدئویی به صورت گروهی در یوتیوب آپلود کنیم . من ویدیویی از سال نوی چندسال پیش را کمی به طور ابتدایی ادیت کردم، ( یک دقیقه اش را برای آپلود اماده کردم) روی ان موسیقی گذاشتم و چون بعد از بارها تلاش موفق به اپلود ان نشدم از هم گروهی هایم خواستم اپلودش کنند و انها زحمتش را کشیدند. کار پادکستم هم خوب پیش رفت. متونی که نوشته بودم را چندبار خواندم و ضبط کردم (چون بار اول، اوداسیتی اصلا فرمت صدای ضبط شده ام را نخواند مجبور شدم یکبار دیگر همه چیز را ضبط کنم). در این میان اما زحماتم نتیجه داد ، مخصوصا پادکست " گیم آو ترونز یا چی؟" و پادکست " اساتید در اتوبوس" ام با استقبال بچه ها روبرو شد اما پادکست " فرهنگ سایبری ایرانی" ام را کمتر دوست داشتند. بعضی ها خوششان آمده بود اما بعضی ها گفتند  متنت کمی خشن است.

برای همین تنها دو پادکست محبوبم را در ساوند کلاود و کانال رادیو مان " رادیو ریحون" آپلود کردیم. البته همین دو پادکست حدود 10 دقیقه شدند که سرجمع با پادکست بچه های گروه حدود یک ساعت می شود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
lakizadeh